منظور از آسیب ایجاد هر نوع عارضه در بنا به هر دلیلی است که باید رفع شود. عوامل آسیب رساننده به بنا را میتوان در دو عامل کلی طبیعی و انسانی دستهبندی کرد. از دیدگاه معماری، هر اقلیمی به دلیل شرایط جوی و آب و هوایی خود یک سری محدودیت برای بنا ایجاد میکند. که در نظر نگرفتن دقیق محدودیتها باعث صدمه رساندن به بنا میشود. یکی از مشکلات آسیبرسان برای بناهای تاریخی زلزلهخیز بودن ایران است که هر از چندگاهی سکوت و سکون سازهای بناهای تاریخی را بر هم میزند. زلزله پدیدهای پیشبینی نشده است. بنابراین باید هنگام ساخت یک بنا استحکام آن را در برابر زلزله محاسبه کرد تا اطمینان خاطری از پایداری بنا به دست آورد. در بناهای تاریخی این استحکام به خصوص در گرمابهها پیشبینی شده است زیرا که در دل خاک ساخته شدن تا حد قابل توجهی مشکلات ناشی از زلزله را مهار میکند و این جزو محاسن بناهای تاریخی به شمار میرود ولی با زوال و فرسودگی این عوامل میتواند باعث تخریب و آسیب شود.
هویت را می توان تجلی فرهنگ در محیط دانست زیرا مکانها از انسان معنا می گیرند و انسان نیز مجموعه ای از باورها و اندیشه ها است که فرهنگ او را شکل می دهد و نمود و تجلی از فرهنگ انسان را در مکان و محیط می توان مشاهده نمود که همان هویت اوست.
مکان یعنی جایی که ما به آن تعلق داریم تنها با حضور من انسان با معنا می شود و انسان نیز تنها با داشتن مکان با معنا خواهد شد و این میان حلقه اتصالی وجود دارد که به آن هویت گویند، پس هم انسان به مکان هویت می بخشد و هم مکان به انسان و محیط های ما تنها در صورتی به محیط های اجتماعی با معنایی بدل می شوند که امکانات غنی در تعیین هویت به ما ارزانی کنند و این همان هویت کالبدی (معماری بومی) است که به مکان معنای خودی می دهد و انسان را با مکان پیوند می زند و مکان و انسان دو جزء جدایی ناپذیر از هم می شوند.
در فرهنگ انگلیسی آکسفورد، مکان "یک موقعیت، نقطه یا ناحیهای خاص" معنی شده است. در فرهنگ انگلیسی لانگمن، مکان "هر ناحیه، نقطه یا موقعیتی یا وضعیت در فضا" و "یک نقطهی بخصوص در یک ناحیه ی گستردهتر" است. در ویکی پدیا، (مکان) جمع: اماکن، مکانها، به معنای قسمتی از فضا، به صورت عینی یا مجازی، است که بر پایه ی کاربرد یا رویدادهایی که در آن صورت میپذیرد، تعریف میشود یعنی بخش مشخصی از فضا که توسط فرد یا چیزی اشغال شده باشد یا به آن فرد یا چیز تخصیص یافته باشد.
مکان، جا یا قسمتی از فضاست که از طریق عواملی که در آن قرار دارند صاحب هویت خاصی شده است.
فرم را میتوان زبان فضا دانست؛ چرا که آنچه را معماران در فضا میخواهند بیان کنند را با توجه به فرم بیان میکنند به همین دلیل فرم دارای اهمیت ویژهای در آفرینش فضا است. اهمیت فرم را میتوان در دوره معاصر جستوجو کرد یا به نوعی از زمان جدایی دو هنر نقاشی و مجسمهسازی از معماری، معماران برای ایجاد نوعی استقلال، به فرم اهمیت دادند، اما این مطلب گویای این نیست که فرم در معماری گذشته دارای اهمیت نبوده در واقع دنیای درونی و خاص هر فرد تا ابراز نگردیده از طرف مخاطبان مورد نقد قرار نمیگیرد که این ابراز را میتوان در معماری، تحت عنوان فرم بیان داشت که اتصالی درونی را بین ناظر و فضا به وجود می آورد در واقع می توان فرم را زبانی یا واسطی برای انتقال مفهوم فضا به انسان بیان نمود که به عنوان ابزاری کار آمد در اختیار طراحان و معماران قرار دارد.
دوره معماری مدرن متاخر را می توان از بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه هفتاد محسوب کرد. در این زمان بسیاری از معماران بزرگ دوران معماری اولیه و متعالی همچون رایت، لوکوربوزیه، گروپیوس و میس و ندروهه بودند آنها کماکان فعال بوده و نقش بسزایی در شکل گیری معماری آوانگارد داشتند.
رایت در این دوره همچنان به عنوان معروفترین و مهم ترین معمار آمریکا شناخته می شد و پیروان بسیاری در آمریکا و اروپا داشت. او تنها معماری است که در هر سه دوره معماری مدرن ساختمان هایی با شهرت جهانی ساخت است.
آموزش معماری رایت از شیوه قراردادی و رسمی فاصله داشت، او کار خود را با تحصیل در رشته مهندسی در دانشگاه وسیکانسین در سال 1885 شروع کرد اما این رشته را ادامه نداد و به جای آن به شیگاگو رفت و در آنجا برای جوزف لیمن طراح خانه های حومه نشین کار کرد.